بنیادهای نیچه ای فلسفه سیاسی میشل فوکو

thesis
abstract

پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که «چرا و چگونه بنیادهای فلسفه سیاسی میشل فوکو را متأثر از فلسفه سیاسی فردریش نیچه می دانیم؟» فرضیه ی مطرح شده در پاسخ به این پرسش اساسی بر این قرار است که «با عنایت به مولفه های کلیدی فلسفه سیاسی فردریش نیچه، می توان فلسفه سیاسی میشل فوکو را در سه مولفه بنیادینِ تبارشناسی در مقامِ روش، رابطه متقابل قدرت با دانش و حقیقت، و نهایتاً سوژه زدایی تاریخی، متأثر از نیچه تلقی نمود». در واقع، این نکته که فلسفه ی سیاسی فوکو تحت تأثیر اندیشه سیاسی نیچه قرار گرفته است، را مفروض اساسی پژوهش قلمداد نموده ایم. اندیشه سیاسی نیچه با دخالت دادن اراده ی (خواستِ) قدرت در تمامی امور زندگی انسانی و اعلان عصر هیچ انگاری با مرگ خدا (بت های حقیقت) که در آن ارزیابی دگرگونه تمامی ارزش ها یک اصل می ‎گردد، مسأله انسان و چگونگی رهایی او از وضعیت هیچ انگاری موجود در عصر جدید، را محوریت بخشید . او با طرح نقدهای عمیق در حوزه معرفت شناسی و به چالش کشیدن محوریت سوژه انسانی انقلابی عمیق را در مطالعات فلسفه سیاسی ایجاد نمود، و از این رو طیف وسیعی از فلاسفه سیاسی قرن بیستم را متأثر ساخت. در این میان، میشل فوکو مهم ترین متفکری بود که فلسفه ی سیاسی او از نیچه متأثر شد. فوکو با بهره گیری از روش تبارشناسی نیچه و گسترش دادن آن، به طور جدی مفهوم اراد ه ی (خواستِ) معطوف به قدرت نیچه را در بازخوانی و تفسیر وقایع سیاسی عصر جدید به کار گرفت. در واقع فوکو با توجه به نقش قدرت در برساختن حقیقت های انسانی و تاریخی، لایه های مختلف رژیم های حقیقت را در عصر مدرن مورد تبارشناسی قرار داد و با توجه به نحوه شکل گیری و توسعه سوژه ی انسانی در معنای جدید آن، به تأسی از نیچه پایان معرفت شناسی و مرگ سوژه به عنوان عامل و معلول شناخت را اعلان نمود. علاوه بر این، فوکو با تأثیرپذیری از پایه های معرفت شناسی و روش شناسی نیچه حوزه ای گسترده و سیال را برای قدرت و سیاست در نظر گرفت، که در بطن آن همه چیز امر سیاسی ای تلقی می شود که در روابط قدرت و دانش برساخته می شود و به شدت متأثر از روابط درون گفتمانی است. در ضمن ذکر این نکته ضروری است که از چارچوب روشی «جامعه شناسی شناخت کارل مانهایم» در سراسر پژوهش برای بازخوانی فلسفه سیاسی نیچه و فوکو تا آن جا که ممکن بوده، بهره گرفته شده است. همچنین، این پژوهش در قالب پنج فصل به تشریح مسأله پرداخته و سعی دارد فرضیه ی مزبور را به آزمون نهد.

First 15 pages

Signup for downloading 15 first pages

Already have an account?login

similar resources

نسبت فلسفه سیاسی و قدرت در اندیشه سیاسی لئواشتراوش و میشل فوکو

در این پژوهش نسبت فلسفه سیاسی و قدرت در اندیشه سیاسی لئو اشتراوش و میشل فوکو بررسی شده است. تا قبل از نیچه و تعریف متفاوت وی از قدرت، این مقوله با تمرکز و حاکمیت سیاسی پیوندی تنگاتنگ داشت؛ به گونه ی که فلسفه سیاسی تلاشی برای نیل به حقیقت، نسبتش با قدرت به صورت پاسخ به مساله توجیه حاکمیت اقلیتی حکومتگر بر اکثریت تحت حکومت، یا ایجاد سامان سیاسی نیک تعریف می شد، اما با نیچه و طرح مباحثی چون "ار...

full text

انعکاس آرای میشل فوکو در اندیشۀ اجتماعی– سیاسی متفکران مسلمان

امروزه، اندیشۀ میشل‏فوکو به دلیل تازگی روش و نگاه واژگونه به مسائل اجتماعی، با استقبال چشم‏گیری روبه‌رو شده؛ به‌نحوی‌که پژوهشگران علوم انسانی ایران و سایر کشورهای جهان، در مطالعات و بررسی‌های خود تحت تأثیر مبانی و اندیشۀ فوکو قرار گرفته‌اند. امّا مسئلۀ عمده‌ای در بهره‌گیری متفکران مسلمان وجود دارد، بی‏توجهی به اقتضائات و فضاهای فکری- فرهنگی جامعۀ اسلامی ایران است که این امر انحراف از مسیر مناسبِ ...

full text

تبارشناسی از نیچه تا فوکو

فوکو معمولاً در آثار پیش از دهۀ 1970 از دیرینه شناسی و در آثار پس از آن، با تأثیرپذیری از نیچه، از تبار‌شناسی بهره می‌گیرد به گونه ای که، با نقشی اساسی این دو روش در تحلیل‌های فوکو، می‌توان از دو دورۀ مهم و متمایز دیرینه شناختی و تبارشناختی نزد فوکو سخن گفت. نگارندگان، پس از ترسیم خطوط کلی تبارشناسی نیچه و دیرینه شناسی فوکو، چگونگی گذر فوکو از دیرینه شناسی به تبارشناسی، و پیامدهای این دگرگونی ر...

full text

انعکاس آرای میشل فوکو در اندیشۀ اجتماعی– سیاسی متفکران مسلمان

امروزه، اندیشۀ میشل‏فوکو به دلیل تازگی روش و نگاه واژگونه به مسائل اجتماعی، با استقبال چشم‏گیری روبه رو شده؛ به نحوی که پژوهشگران علوم انسانی ایران و سایر کشورهای جهان، در مطالعات و بررسی های خود تحت تأثیر مبانی و اندیشۀ فوکو قرار گرفته اند. امّا مسئلۀ عمده ای در بهره گیری متفکران مسلمان وجود دارد، بی‏توجهی به اقتضائات و فضاهای فکری- فرهنگی جامعۀ اسلامی ایران است که این امر انحراف از مسیر مناسب ...

full text

گفتمان قدرت در اندیشه میشل فوکو

گفتمان قدرت در اندیشه میشل فوکو تابع نظریه ” دانش، قدرت، رژیم حقیقت “ است .اندیشه پرسشگر وی از یک سو کار اندیشیدن را دشوار می کند و از سوی دیگر لذتاندیشیدن را به محقق می چشاند . وی در تلاش است تا انسان ها را به قلمرو نااندیشیده هاببرد . از راه اندیشیدن به نااندیشیده ها، چیزهایی کشف می شود که در حالت طبیعی صامتهستند . لذا باید اندیشه ها ی او را مخالف همه چیزهایی دانست که جهان شمول و بدیهیمی نمای...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


document type: thesis

دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده ادبیات و علوم انسانی

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023